در این مقاله نگرشها و رهیافتهای گوناگونی که در زمینه شناخت پدیدههای سیاسی و بینالمللی وجود دارند مورد بررسی قرار گرفته و تلاش میگردد که به این پرسش پاسخ دهد که آیا شیوههای مطالعات و شناخت تجربی و رفتاری تنها طریق شناخت امور سیاسی و بینالمللی هستند و یا خیر. پس از مروری بر اصول و مبانی شناخت تجربی و رفتاری، تحولات شناخت شناسانه ای که دانش هرمنوتیک و نیز اندیشههای پست مدرن در این زمینه به وجود آوردهاند مورد بحث و کنکاش قرارگرفتهاند.