این واقعیت که عدالت و امنیت هر دو از فضایل عالی به شمار آمده و مطلوب جوامع مختلف هستند، پاسخ دادن به این سؤال را که «در مقام تعارض، کدامیک از این دو اصل میباشند، و یا اینکه نسبت بین این دو فضیلت چگونه است؟»، بسیار دشوار میسازد. در مقالة حاضر نگارنده ضمن تعریف مفاهیم مذکور و تبیین مواضع بروز تعارض بین «عدالت» و «امنیت» در دو ساحت نظر و عمل، به دستهبندی دیدگاههای موجود جهت خروج از این وضعیت میپردازد. این دیدگاهها عبارتند از: رویکردهای امنیتمحور و عدالتمحور. در ادامه ضمن نقد این رویکردها، دیدگاه بدیلی را که بر اصل تعامل استوار است، ارائه مینماید. مطابق این رویکرد جدید، باید بین دو وجه اصلی عدالت و امنیت (کارکرد و بنیاد) تفکیک قائل شد. تنها در این صورت است که مشخص میشود عدالت و امنیت در شرایط طولی (کارکرد امنیت با کارکرد عدالت و یا بنیاد امنیت با بنیاد عدالت) از در تعارض درنمیآیند و تنها در شرایط تقاطعی (کارکرد امنیت با بنیاد عدالت و یا بنیاد امنیت با کارکرد عدالت) چنین تعارضی امکان تحقق مییابد. در این مواقع نیز به طور طبیعی کارکردها بر بنیادها اولویت پیدا میکنند.